به گزارش مشرق، «جعفر فضل الله» رئیس مؤسسه پژوهشی اندیشه اسلامی معاصر لبنان معتقد است که رژیمهای عربی در کشورهای منطقه مرعوب تهدیدات ضمنی دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا شده اند و اصولاً ماهیت ضعیفی دارند.
وی بیان کرد که اساساً آمریکا و رژیم صهیونیستی به دستاوردهای رسانهای و سیاسی نیاز دارند چرا که شاهد موجی از شکستهای سیاستهای استکباری در منطقه بودند.
جعفر فضل الله ادامه داد که هنوز آتش مخالفت با عادی سازی روابط در سینه ملتها شعله ور است.
مشروح گفتگو با رئیس مؤسسه پژوهشی اندیشه اسلامی معاصر لبنان را در ادامه میخوانید:
*به نظر شما اصلی ترین اهداف رژیمهای عربی از عادی سازی روابط با دشمن صهیونیستی چیست؟
این مسأله ۲ وجه دارد: اول آنکه ماهیت این رژیمهای عربی است که تسلیم فشارهای آمریکا برای محافظت از منافع خود شده اند؛ آمریکایی که از زمان اعلام تشکیل رژیم غاصب صهیونیستی در خاک فلسطین، دست به فتنه انگیزی در منطقه میزند در حالیکه کشورهای عربی مدام درگیری دارند.
این کشورها در نهایت در برابر سیاستهای آمریکا دچار بی وزنی شدند و این همان چیزی است که در سخنان دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا مشهود بود. وی گفت که میتواند کشورهای بزرگ عربی را اگر بخواهد تنها طی چند روز نابود کند. این یک تهدید ضمنی علیه رژیمهایی عربی حاکم است که اگر میخواهند تاج و تخت خود را حفظ کنند باید از سیاستهای آمریکا در منطقه تبعیت کنند؛ حتی اگر این سیاستها به ضرر ملتهای آنها باشد.
مسأله دوم نیاز آمریکا و رژیم صهیونیستی به پیروزیهای رسانهای و سیاسی است. به همین دلیل آنها برای اعلام عادی سازی روابط با کشورهای عربی مسابقه دادند چرا که موجی از شکستهای سیاستهای استکباری را در منطقه شاهد بودند.
*آیا به نظر شما انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بر تسریع عادی سازی روابط در منطقه تأثیر گذار است؟
بله این مسأله کاملاً مشخص است. علاوه بر این تلاش میشود که جلوی رشد محور مقاومت در منطقه از طریق وارد کردن کشورهای عربی به محور متضاد آن گرفته شود. آنها مدعی هستند که جایگاه مردمی مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی در کشورهای عربی و اسلامی تضعیف میشود.
عادی سازی روابط وارد ذهن و قلب ملتهای عربی نشده است. البته باید به این مسأله نیز اشاره کنیم که جریانهای مقاومت باید برای تقویت اتحاد میان کشورهای عربی و اسلامی و همگرایی ملتهای آنها برنامه ریزی کنند. آنها باید تمام عوامل ایجاد تنش و درگیریهای مذهبی و طایفهای را از بین ببرند.
بیشتر بخوانید:
اعتراض به تلاش برای عادیسازی روابط با صهیونیستها از طریق سریال!
*شما مخالفتهای ملتهای عربی با عادی سازی روابط را چگونه ارزیابی میکنید؟
هنوز آتش مخالفت با عادی سازی روابط در سینه ملتها شعله ور است گرچه این روند تحت تأثیر برخی عوامل از جمله فشارهای سیاسی و اقتصادی وارد آمده علیه ملتها قرار میگیرد.
علاوه بر این شاهد تبلیغات رسانهای سو علیه محور مقاومت نیز هستیم؛ این تبلیغات باعث میشود ملتهای عربی و مسلمان تبدیل به ملتهای بدون اعتماد به نفس در برابر دیگر به ویژه کشورهای مستکبر و رژیم صهیونیستی شوند.
اما من معتقدم که عادی سازی روابط هیچ جایگاهی در میان ملتهای مصر، اردن و فلسطین بعد از گذشت سالهای طولانی تا به امروز پیدا نکرده است. این در حالیست که مقامات این کشورها، سالها قبل توافقنامه سازش با رژیم صهیونیستی امضا کرده اند.
این مسأله بیانگر آن است که عادی سازی روابط وارد ذهن و قلب ملتهای عربی نشده است. البته باید به این مسأله نیز اشاره کنیم که جریانهای مقاومت باید برای تقویت اتحاد میان کشورهای عربی و اسلامی و همگرایی ملتهای آنها برنامه ریزی کنند. آنها باید تمام عوامل ایجاد تنش و درگیریهای مذهبی و طایفهای را از بین ببرند.
این درگیریها باعث میشود شکافها و خلأهایی ایجاد کند که دشمن از آنها برای فتنه انگیزی و تضعیف جبهه ضد عادی سازی روابط سو استفاده میکند. بنابراین اگر میخواهیم در برابر مستکبرین بایستیم باید متحد باشیم و به دنبال درگیریهای داخلی نرویم.
همچنین باید برای از بین بردن خلأهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در میان ملتهایمان تلاش کنیم؛ چه از طریق اصلاحات و چه از طریق تقویت ارتباطات میان افرادی که به این مسأله ایمان دارند.
مشکل اصلی ما در لبنان این است که نظام حاکم بر این کشور، یک نظام طایفهای تعریف شده است به طوریکه اجازه میدهد خارجیها بر آن حکومت کنند. این بدان معنی است که بسیاری از کشورهای بزرگ به دنبال گزینههای مرتبط با درگیریهای جاری در منطقه هستند به ویژه گزینههای همسو با دشمن صهیونیستی و روند عادی سازی روابط.
بیشتر بخوانید:
عادیسازی روابط با صهیونیستها هیاهوی تبلیغاتی ترامپ است
*در خصوص تشکیل دولت لبنان، به نظر شما این روند در سایه مداخلات آمریکا، فرانسه و عربستان چگونه پیش خواهد رفت؟
مشکل اصلی ما در لبنان این است که نظام حاکم بر این کشور، یک نظام طایفهای تعریف شده است به طوریکه اجازه میدهد خارجیها بر آن حکومت کنند. این بدان معنی است که بسیاری از کشورهای بزرگ به دنبال گزینههای مرتبط با درگیریهای جاری در منطقه هستند به ویژه گزینههای همسو با دشمن صهیونیستی و روند عادی سازی روابط.
بنابراین نمیتوان پیچیدگیهای خارج از لبنان را با شرایط داخلی این کشور غیر مرتبط دانست. ما معتقدیم که روند درست همان تصحیح نظام حاکم بر لبنان است و باید این نظام بر پایه ملی گرایی و شایستگی تعریف شود. در عین حال، موضع گیری های کشور در قبال توطئه چینیهای خارجی از لحاظ امنیتی، سیاسی و اقتصادی تعریف میشود.
ما باید به منافع عالی کشور و ایجاد یک کشور قدرتمند که بتواند با استفاده از منابع خود، اداره شود توجه کنیم وگرنه کشورهای خارجی بر اساس منافع خود با ما برخورد میکنند. آنها میخواهند که طایفه گرایی در لبنان باقی بماند.